از می عشق بر جانم
فروریخت جرعه ای.........
از جانب ساحلی یا که شاید اعماق گلستانی.....
آسمان به ناگاه جامه زرد خزانی بر تن کرد
و نغمه های بی نظیری ،دست به دست
از آن سوی بر دلم نشست........
وه چه قاب دلربایی شد
آوای گرم نسیم سرزمینت
حیرانی من و
پاییز دریا..........
پاییز۱۴۰۲
نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۷/۱۹ ساعت 17:23 توسط : مهر | دسته :
((شب،سکوت، دریا.......))...
ما را در سایت ((شب،سکوت، دریا.......)) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : vadeyedidar بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 12:53